سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اشعار

پروانه

آمده بالین بابا گوهرِ درّدانه‌ای

بر سر و سینه زند در کنج غربت خانه‌ای

سوخته بال و پرش از غم ولیکن ناتوان

دور شمعِ عسگری پر می‌زند پروانه‌ای



داغ

وای که وقتِ شررم آمده

چه بر سرت ای پدرم آمده

سرت به دامنِ غمم نشسته

داغِ رقیه نظرم آمده



شیعه

ای یازدهم امام شیعه

ای مفتخر از تو نامِ شیعه

بر سامره و حریمِ پاکت

بر مهدی تو سلامِ شیعه
عهد

می‌خوام امشب دلم و رها کنم

دل و همراهِ کبوترا کنم

اون و با غصه‌ها آشنا کنم

دلم و عازم سامرا کنم  

به سرم زده هوای دیگری

تا بشم زائرِ کوی عسگری
* * *

خدا امشب شبِ ماتمِ همه است

شبِ نجوا و دعا و زمزمه است

مهدی صاحب زمان یتیم می‌شه

شب غصه‌‌های عشقِ فاطمه است

می‌خوام امشب با دلم عهدی کنم

با سرشکم کمکِ مهدی کنم

* * *



بگم آقاجون غریبی می‌دونم

امشب و دل بی شکیبی می‌دونم

گریه‌ دردِ تو رو درمون می‌کنه

تو که بر دردا طبیبی می‌دونم

خدا امشب عقده‌م و وا می‌کنم

یاریِ یوسفِ زهرا می‌کنم